loading...
امروز با من باش
zahra talaeian بازدید : 38 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

چارلز دیکنز، شخصیت اسکروچ را که سمبل یک فرد خسیس و بی‌ عاطفه است، از روی برخی افراد واقعی عصر خود ساخته است. جالب است بدانیم که دیکنز مطالبی را درباره گذشته اسکروچ بیان می‌ کند که نماینده دقت او در چرایی ایجاد چنین صفاتی از جمله پول ‌دوستی و بی‌ عاطفگی و امساک در قهرمان داستان است.

این که پدر اسکروچ، او را در مدرسه شبانه‌ روزی‌ رها کرده بود و حتی در عید سال نو هم سراغی از او نمی‌ گرفت.

مادرش را هنگام تولد از دست داده بود و به همین دلیل، پدرش او را متهم می ‌کرد و کمترین توجهی به او نداشت؛ به این ترتیب اسکروچ جوان فرصتی برای اجتماعی شدن و آموختن محبت نداشت.

او در یک خانواده منسجم و مهربان بزرگ نشد.

پدر اسکروچ مدتی به علت مسایل مالی در زندان به سر برد و این امر ترس از بی ‌پولی و تلاش برای کسب پول و حفظ آن را در او به وجود آورد.

مرگ خواهرش هنگام به دنیا آوردن پسرش، آن هم در ایام کریسمس سبب می‌ شود اسکروچ تنها کسی را هم که او را واقعا دوست داشت از دست بدهد و در نتیجه کمترین دلبستگی به مردم نداشته باشد و همان‌ گونه که پدرش او را به علت مرگ مادر متهم می‌ کرد، اسکروچ هم خواهرزاده‌ اش را به علت مرگ خواهر مقصر بداند.

صفات شخصیتی اسکروچ سبب می‌ شود نامزدش او را ترک کند که این امر سبب سخت‌ تر شدن قلب اسکروچ می‌ شود.

اگر چه اسکروچ سرانجام متحول شده و عاقبت به ‌خیر می ‌شود اما نام او به عنوان فرد خسیس و پول‌ دوست به صورت ضرب ‌المثل درآمده است.

توصیف ‌های چارلز دیکنز تا چه حد با دانش امروز روان ‌پزشکی هماهنگ است؟

چه از نظر نشانه‌ ها و چه از نظر تاریخچه زندگی، توصیف ‌های او از اسکروچ‌ با روان‌ پزشکی امروز مطابقت دارد. برای نمونه، پرورش در محیط سرد با انضباط سخت، اطمینان نداشتن به هیجانات و احساسات، کاربرد ساز و کارهای دفاعی روان‌ شناختی گوناگون از جمله جدا سازی، واکنش ‌سازی، ابطال و عقلی‌ سازی از این جمله است.

به گفته شیخ اجل: " گر به جای نانش اندر سفره بودی آفتاب/ تا قیامت روز روشن کس ندیدی جز به خواب " یعنی از آن جا که فرد خسیس سفره ی خود را برای خوردن نمی‌ گشاید؛ اگر آفتاب درون سفره او بود هیچ ‌کس دیگر آفتاب را نمی‌ دید. به نظر می ‌رسد که هم سعدی و هم دیکنز دل پُرخونی از افراد خسیس داشته‌ اند چون در آثار خود مکرر به این‌ گونه افراد اشاره کرده‌ اند و تاخته‌ اند.

رفتار خشک، تشریفاتی و انعطاف ‌نا‌پذیر، فقدان خود جوشی، جدی بودن در همه شرایط، تمایل به تسلط داشتن بر امور و افراد، اشتغال فکر با قواعد و مقررات و جزییات، فقدان مهارت در روابط بین فردی، نداشتن ذوق طنز، ناتوانی در دور انداختن اشیای کهنه و مستعمل، زندگی خست‌ آمیز و مقتصدانه‌ ای که بر خود و اطرافیان تحمیل می‌ کند، نگرش به پول به‌ عنوان چیزی که باید آن را برای آمادگی در برابر سختی ‌های احتمالی ذخیره کرد از این جمله است.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 8
  • بازدید سال : 94
  • بازدید کلی : 481